شاید ضرب المثل پسته بی مغز چو لب واکند رسوا شود را شنیده اید…
این ضرب المثل را وقتی به کار میبرند که آدم نادان در برابر دانایان نظری دهد
یا نادان با سخن گفتن ناآگاهانه اش در برابر دانایان خود را انگشت نما و رسوا کند
هر که گردد پاک طینت محرم دلها شود
هر که در خون صاف گردد قابل مینا شود
از دهان گل شنیدم بر سر بازار گفت
هر که با ناکس نشیند عاقبت رسوا شود
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
این زبان را چون کلیدی دان در گنج سخن
پسته بی مغز چون لب واکند رسوا شود
تخم در هر شوره زاری کاشتن بی حاصلی است
صبر کن تا یک زمین قابلی پیدا شود
آسیاب رزق ما در گردش است ای مدعی
با دو صد خون جگر یک لقمه نان پیدا شود
درباره این سایت